فرهنگ و ادبیات فارسی

متن مرتبط با «والایی در عالم عرفان دارد» در سایت فرهنگ و ادبیات فارسی نوشته شده است

پدرم ؛روزت مبارکباد

  • پروردگار خوبم،یادت سرآغاز چکامه های عاشقانه ام.   نمیدانم که از کجا آغازکنم و چگونه ماجرای پروازش را  با زمینیان بازگویم   تنها امیدم  به آسمانیان است که تک تک  احساساتم را به گوش جان نیوش داشته اند .    امروز که از خواب بیدار شدم با خودم  گفتم چه خوب میشد تا  مثل سالهای گذشته    دستهای گرمش را  در دستهایم میگرفتم و به او  روز پدر را تبریک میگفتم .    اما حالا فقط میتوانم برای پرستوهای همیشه آسمانی فاتحه بخوانم  .   بابای خوبم، کجایی؟  ما آرزوی دیدار دوباره ات را داریم.    میخواهیم برای  تبریک روزت برایت هدیه های آسمانی بفرستیم     ای سفر کرده ی مهربان،ما چشمان خیسمان را با  یاد مهربانیهایت  تطهیر داده ایم    و آرزویمان تنها وصال با توست.     همیشه شاد باشی . ,پدر؛نایابترین گوهر هستی است. این یار آسمانی را ؛ دست وپایش را هزار بار بوسه سزاست ...ادامه مطلب

  • مادرم روزت مبارکباد

  •  بنام یگانه امید در جهان خلقت که پروردگارعالمیان است و همدم عابدان.   ای انیس ذاکران  ما مستمندان را دستگیری و ما       بی پناهان  را پناه .   از ما پاک کن گناه و بر ما بگشا راه.   مادر؛ نشان رحمت است و آیتی از آیات عنایت شده به بندگان که پروردگار محب الجمال در کمال عطوفت  به آدمیان  بخشیده است.    این الهه ی نور ، پرتو افشان  ایمانی است که   مؤمنانش را نعمات بیشمار و خیرات بیکران روا داشته و به دعایش  جهانی پر نصیب گردند.   مادرم؛ هر چه  می اندیشم  از لطف  مهربانیت بیش از پیش  به خاطرم میآید.   چه بگویم تا تو را روا باشد که منزلت و شأن تو بیکرانه است.تو سرشاری از عشقی  و  عشق ؛تنها قطره ی اشکی است در کنج چشمهایم.      مادرم، مرا توانی نیست تا به شایستگی تقدیرت نمایم "تنها آنچه دارم سخنی است تا سپاسگذاردستان آکنده از مهر و عطوفتت باشد.  شرمنده ام که بضاعتم همین دو جرعه اشک است که شبها از کنج گونه هایم روان است و این بغض فرو خوده ام .      آنشب که پدرم مسافر آسمانها شد و باز نیامد،آنشب که آغوش پدر,آرزویی دور و دراز شد برایم  تو بالینم را  از طراوت مهرت سرشار نمودی و محنتم را به جان خریدی وبیش از پیش، دلدارم شدی؛   اکنون با نگاهت آرامم. مادرم؛  ای تمام آنچه از این غربت  دور برایم مانده . این دو جرعه اشگ تقدیم تو که بضاعتم برای سپاس از تو اندک است.  بمان و باز بمان که پدر  پروازش  را بازگشتی نبود.مادر ؛ تو تمام ثروتم ،           ای الهه ی خوشبختی  ای طلوع صبح  ای  گرانبار. روزت مبارکباد.,مادر مقام شامخ و بسیار والایی در عالم عرفان دارد. مادر؛یک مقام اعلای عرفانی است ...ادامه مطلب

  • مادرم دوستت دارم

  •  بنام خالق عشق . مادر تو محبوبترین زنان عالمی و از آنجایی  که مقام شامخ تو ستودنی است؛ تو را با آن عظمت روحانی و  آن جلال عرفانی  در خانه ی قلبم جای میدهم تا هزاران بار  ببوسمت و ملیونها بار ببویمت و بازهم بگویم با تمام وجودم فقط  تو را دوست دارم.  ,مادر الهه ی نور و مهربانی و مقامش عرفانیست ...ادامه مطلب

  • صدق در عرفان اسلامی

  •  بنام,حضرت  حق ؛جمیع الخصال و محب الجمال که به نور معرفتش هر طالب فیض  به کسب توفیق نایل آید و گناه و زشتی در نظرش بسی زایل . صلوات مارا بپذیر و توفیق کسب  انوار از درگاه عبودیتت نسیبمان کن. باری در این مقال ؛مجالی چند یافتم تا در پی معنی«صدق»مطالبی چند جستار نمایم. باشد که قبول افتد و مذاق صاحب ذوقان و اهل دل را بیاراید. در فرهنگ معین آمده «آنست که هر چه داری بنمایی و با خدا و خلق در سر و علانیه و  زبان راست آیی».صدق؛«صفا و راستی و خلوص»است.که فرموده اند«آمنا و صدقنا» و قدم صدق «کردار نیک»است.د ر کیمیای سعادت ؟رکن چهارم/رکن منجیان/باب سوم؛ در مقام صدق آمده است:«بدان که صدق به اخلاص نزدیک است و درجه ی وی بزرگ است  وهر که به کمال آن رسد نام وی صدیق است...رسول اکرم  که/ سلام خدا بر او باد /در پاسخ اینکه کمال در چیست؟فرمود: «گفتاربه حق و کردار به صدق» ...واین صدق  در شش چیز است که هر کس آن سه به کمال رساند صدیق است. نخست در زبان که هرگز دروغ نگوید؛مگر به مصلحت و قصد و نیتی که برای [حقتعالی] باشد....دل از  زبان صفت گیرد؛کمال صدق [لسانی] در دو چیز است ؛  اول آنکه راست خود [عیان و بی پرده ] بگوید  و در آن تعریض نباشد و[همگان آنرا فهم کنند]... [ مگر آنکه دروغ از برای  مصلحت اندیشی]باشد  تا از درجه ی صدق نیافتد.در صلح دادن مردمان در دروغ رخصت است؛ لکن کمال آنست تا در این جای تواند تعریض کند و صریح دروغ نگوید. پس اگر گوید چون صادق [است]قصدو نیتش برای خدایتعالی است و برای مصلحت گوید  که از درجه ی صدق نیافتد.»دومین مرحله از مراحل شش گانه ی صدق طبق گفتار  حکیم غزالی در کیمیای سعادت در رابطه عبد با معبود است.یعنی  اگر در طریق عرفان گام نهاد تمام هم و غم او وصال با معبود باشد  و دل  تا زبانش را خلوص نیت فرا گیرد.اگر توبه میکند به آن واقف باشد  و با معبود خویش تا پای جان و با تمام وجود قول دهد.«کمال دوم[صدق]در مناجات  با حقتعالی است [که با خدای خویش ]صدق از خود طلب کند...صدق دوم در نیت [است] که هر چه بدان تقرب کند جز خدای تعالی نخواهد[به آن]و[با آن]آمیخته نکند.این اخلا,صدق در عرفان اسلامی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها